به گزارش «اخبار خودرو»، صنعت خودرو در ماههای گذشته با فرازونشیبهای بسیاری همراه بوده است. قیمتها جهش پیدا کرده و بیثباتی بسیاری در بازار وجود دارد. بحث قیمتگذاری و نوع خرید و فروش خودرو در کشورمان متفاوت از سایر کشورهاست. در این بین همچنان در خصوص نقش شورای رقابت اختلاف وجود دارد. برخی به وجود آن معتقدند و برخی دیگر خواهان حذف آن هستند. مساله قیمتگذاری دستوری باعث شده است هرچند سال یکبار قیمتها جهش شدید و ناگهانی پیدا کند و خودروها تا 50درصد افزایش قیمت را تجربه کنند.
درمورد اینکه چرا خودرو برای مردم تا این اندازه جذابیت دارد و چرا قیمتها همواره شکل صعودی دارند با مهندس علی رجبی ابهری، کارشناس امور راهبردی اقتصاد گفتوگو کردیم.
مباحث اقتصادی در صنعت خودرو چگونه معنی پیدا میکند؟ یعنی اصولا چه تعریفی میتوان برای اقتصاد این صنعت ارائه کرد؟
امسال، سال تولید ملی است و یکی از عرصههای پرسود میتواند صنعت خودرو باشد. برای دستیابی به حداکثر سود دولت باید از تولیگری در عرصه اجرا بهسمت رهبری در مدیریت اجرایی برود. به این مفهوم که ضمن فروش الباقی سهم 17درصدی خود در خودروسازی به سمت هدایت سرمایههای خرد مردم به صنعت خودرو و تجارت آن در بورس حرکت کند. الگوی حمایت میتواند براساس توسعه زیرساختهای فروش و صادرات و ارتقای توانمندیهای اتحادیه فروشندگان خودرو در امر صادرات باشد. الگوی نظارت هم میتواند در نظارت حسابهای مالی و کیفیت خودروها باشد.
چه تفاوتی بین ایران و کشورهای پیشرفته درخصوص صنعت خودرو و اقتصاد این بخش وجود دارد؟
صنعت خودرو از حوزههای اقتصاد دانشپایه است. انحصار این صنعت و تولیت دولتی در سالهای گذشته اگرچه توانسته است براساس قانون، قیمت خودرو را در سطح پایین و کیفیت را در حد مقبول حفظ کند اما سوددهی پایین صنایع خودروسازی و عدم امکان حضور خودروسازان در بازارهای بینالمللی و بالطبع عدم سرمایهگذاری و فروش مکفی، رشد این صنعت را بسیار کند کرده است، بهطوری که این صنعت برای حفظ اشتغال خود به مشکل خورده و امکان توسعه و ارتقای آن نیز دچار بحران شده است.
قیمتگذاری خودرو در ایران یک مساله متفاوت از سایر نقاط دنیا است. چرا این تفاوت وجود دارد؟
این تفاوت از ایده «تولید داخلی؛ مصرف داخلی» نشأت میگیرد و طبیعتا به جز نظارت و کنترل شورای رقابت، به حد توانایی خرید مصرفکننده برمیگردد. با توجه به این که اقشار متوسط بیشتر از خودروهای داخلی استفاده میکنند، شرایط اقتصادی همین میشود که مشاهده میکنید. اما در صورت نیاز و اجبار به حضور در اقتصاد جهانی، بهنظر میرسد حجم سرمایهگذاری تولید و کلاس مصرفکنندگان و طبقهبندی ایشان به لحاظ توان خرید میتواند خودروسازی داخل را با تحول روبهرو کند.
در ماههای گذشته شاهد افزایش قیمت خودرو در کشورمان بودهایم. چرا به یکباره این افزایش قیمت خودرو به وجود میآید؟ چرا هرچند سال یکبار شاهد جهش قیمتی در بازار خودرو هستیم؟
اگرچه بخشی از پاسخ مربوط به تورم است اما دلیل اصلی میتواند منبعث از دو مساله اقتصاد جهانی و اقتصاد ملی باشد. در سال 1903 سیستم آموزش توسط راکفلر در آمریکا تاسیس و موضوع پول از آموزش حذف شد و با توجه به اینکه سیستم آموزشی اکثر کشورها کپیبرداریشده از سیستم آمریکایی است، مردم درک درستی نسبت به پول ندارند. در سال 1913 بانک فدرال مرکزی در آمریکا تاسیس شد و در سال 1929 رکود عظیم در آمریکا شکل گرفت. در سال 1933 روزولت، آمریکاییان را مجبور کرد طلایشان را با پول کاغذی عوض کنند. او همچنین قیمت طلا را از هر انس 20 دلار به 35دلار افزایش داد و این یعنی به ازای هر انس، 15دلار سر مردم کلاه میرفت و جزای نگهداشتن سکه طلا 10هزار دلار جریمه و 10 سال زندان بود. اینچنین بود که مردم به پول کاغذی عادت کردند. در سال 1944 در پایان جنگ جهانی دوم، توافقنامه برتون وودز باعث ایجاد بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول و تصویب دلار به عنوان ارز جهانی مرجع شد. اما در سال 1971 نیکسون ارتباط دلار آمریکا را با طلا قطع کرد و با چاپ دلار بدون پشتوانه باعث افزایش تورم در عرصه بینالمللی شد. از آنجایی که آمریکاییها در چندین دهه مشغول بهکارگیری همه ابزارها برای حل مشکل خود هستند، از ابزارهایی همچون جنگ، تحریم و... نیز بهره بردهاند. نتیجه این اقدامات باعث تورم فزاینده و عدم توازن کالا در عرصه عرضه و تقاضا شده و با توجه به اینکه پسانداز مردم هم در مقیاس کوچک است، ما شاهد تلاطم شدید در بازار ارز و سکه و خودرو هستیم که اساسا مرتبط با قیمت تمامشده نیست. از آنجاییکه تحلیلگران، سرمایهگذاری در دلار را به خاطر ورشکستگی اقتصاد آمریکا همانند ارز کنتیننتال مورد تایید نمیدانند و همچنین امکان وجود ارز تقلبی هم در بازار زیاد است، تمرکز روی بازار سکه و خودرو بدیهی است و به نظر من اگر حاکمیت بتواند نیاز بازار را تامین کند، هیچ مشکلی هم از این بابت نیست و میتواند به نوعی یک سرمایهگذاری خوب و مطمئن باشد و سرمایه جذبشده اگر در جهت تولید صرف شود، فرصتزایی هم میکند.
بحث خرید خودرو در ایران در ماههای اخیر به اوج خود رسیده و تقاضا برای آن به شدت افزایش داشته است. علت جذابیت خودرو در این روزها چیست؟
سالها است که سیاستهای ارزی دولتمردان در بانک مرکزی ثابت است. سیاست هدفمندی یارانهها بخشی از ارتقای ساختارهای اقتصادی بود. اما به دلیل تحریمها و کمبود منابع ارزی، دولتها در فشار و تنگناهای تامین منابع ارزی قرارگرفتند و در نهایت فشارها منتج به جراحی اقتصادی و ساماندهی بازار ارز شد. در گذشته خودرو برای مردم یک کالای مصرفی و نه سرمایهای محسوب میشد.
با توجه به تحولات بینالمللی اقتصادی که به عنوان جنگ اقتصادی نیز تعبیر میشود و با توجه به تغییر ساختارهای ارزی و قطع سوبسیدهای حمایتی، مردم سعی دارند سرمایههای خردشان را با کالاهایی که ارزش خود را با تورم حفظ کرده و سهلالبیع نیز هست، عوض کنند.
بنابراین ما شاهد سرمایهگذاری مردم در امر خودروسازی به میزان بیش از نیاز مصرف بازار هستیم که فرصت خوبی برای فروش و پیشفروش خودرو است و درآمد آن میتواند صرف بازسازی، طراحی و ارتقای ساختار تولید و فروش خودروسازان شود. به نظر بنده این فرصت بزرگی برای خودروسازی کشور است که تکرار نمیشود.
جلوگیری از واردات خودرو تا چه اندازه در بهوجود آمدن وضعیت نامناسب برای خودروهای داخلی نقش داشته است؟
بهشدت معتقدم ورود خودرو با ارز دولتی 4200تومان که از درآمد کشور تامین میشود، با عدالت اجتماعی در تعارض است. دقت کنید کسانی که خودرو ندارند مانند هموطنان مرزنشین و مناطق محروم، حق درآمد خود از کشور را به عدهای دیگر میبخشند. در حالی که خودشان از همه نیازمندترند.
مناطق محروم ما سرمایهگریز، متخصصگریز و مدیرگریز هستند و فقرزدایی یکی از اولویتهای مهم حاکمیت است. اگر به ازای واردات خودرو با ارز آزاد بتوانیم خودروهای داخلی را هم با قیمت مناسب بینالمللی صادر کنیم میتوان گفت به نقطه مطلوبی رسیدهایم.
به نظرم میتوان گفت که هماکنون سود خودروهای وارداتی اگر با ارز دولتی باشد، به جیب عدهای خاص از مصرفکنندگان آن میرود. جلوگیری از واردات خودرو، سیاست درستی بوده و اگر قرار است خودروهای ثبت سفارش شده به جریان بیفتند، حداقل بهتر است به هر فرد یک خودرو بیشتر ندهند. هماکنون عدهای فرصتطلب سرمایه خود را به این سمت بردهاند تا با دلار 4200 تومانی بخرند و به قیمت دلار آزاد بفروشند. این هدررفت درآمد کشور و ظلم است.
آزاد شدن واردات چه تاثیری بر وضعیت بازار خودرو، چه در بحث داخلیها و چه در بحث وارداتیها خواهد داشت؟
اگر بخواهیم نگاه متعادلی به این حوزه داشته باشیم، باید گفت واردات خودرو با ارز آزاد بلامانع است. اگرچه موجب خروج ارز از کشور میشود. نگاه دوم میتواند نگاه مشارکت در تولید و فروش به همراه انتقال دانش باشد.
این سهم میتواند در صورت فروش پایدار در عرصه جهانی با توجه به انرژی و مواداولیه ارزان در ایران، موجب رونق اشتغال و همچنین افزایش مراودات مالی ایران با سایر کشورها شود که دقیقا منظور از اقتصاد پیشرفته امروزی همین سرعت مراودات و مبادلات است.
در کشمکش بین خودروسازان و شورای رقابت حق را به کدام طرف میدهید؟
حق با شورای رقابت است. چنانچه ذکر کردیم هجوم مردم به سمت کالاها و مواداولیه نیست. عدم عرضه و تقاضا در محصول نهایی است که خامفروشان را به سمت گرانفروشی هدایت کرده است. سیاست حمایت از خودروساز به دلیل وابستگی اشتغال 40هزارنفر و حمایت از مصرفکننده، کار خودروسازی کشور را به اینجا رسانده است. پیشبینی میکنم بالاخره دولتمردان مجبور شوند سهام خود را در خودروسازی بفروشند و حمایت خود را قطع کنند و به سمت انجام پروژههای منفعت عمومی حرکت کنند.
حیف است درآمد کشور که با این سختی حاصل میشود، در خودروسازی و بهنفع عدهای قلیل هزینه شود که خود دارای هزینههای سربار دیگری همچون آلودگی محیطزیست، تصادفات، ترافیک و... است. وظیفه حاکمیت تولید خودرو ارزان نیست. انرژی دولت باید صرف امور مهمتری همچون توسعه زیرساخت با اولویت منفعت عمومی شود.
آیا آزادسازی قیمت خودرو میتواند راهگشا باشد یا گره کور دیگری به وضعیت فعلی بازار خودرو خواهد انداخت؟
آزادسازی قیمت خودرو راهگشاست. اگر ترس فراگیر مردم از کاهش ارزش سرمایههای خرد فروکش کند، دیگر خودرو نمیخرند و خودروسازان نیز هرچه سود بردهاند، دو برابرش را پس خواهند داد. اگر دولت کاملا حمایت خود را از خودروسازی و مواداولیه قطع کند و این جراحی اقتصادی را با موفقیت انجام دهد، کشورها سالها پیش میرود و منافع ملی آن بیشمار است.
وضعیت بازار خودروهای دستدوم را چگونه ارزیابی میکنید؟
بازار خوب و پررونقی است و به نظرم مصرفکنندگان واقعی را در این بازار میبینید. بازار خودروهای نو فعلا در اختیار سرمایهگذارانی است که برای سود سرمایه که اثر تورمی دارد میجنگند. چه خوب بود با تمهیداتی، این سرمایه به بورس منتقل میشد و سرمایهگذاران از جریان نقدینگی آن بهره میبردند.